آیه 104 سوره اعراف
<<103 | آیه 104 سوره اعراف | 105>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و موسی خطاب کرد که ای فرعون، محققا من فرستادهای از خدای عالمیانم.
وموسی گفت: ای فرعون! یقیناً من فرستاده ای از سوی پروردگار جهانیانم.
و موسى گفت: «اى فرعون، بىترديد، من پيامبرى از سوى پروردگار جهانيانم.»
موسى گفت: اى فرعون، من پيامبرى از جانب پروردگار عالميانم.
و موسی گفت: «ای فرعون! من فرستادهای از سوی پروردگار جهانیانم.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
فرعون: فرعون لقب فرد فرد پادشاهان مصر است. مثل : قيصر و كسرى كه لقب شاهان روم و ايران است.
ملائه: ملاء به معنى جماعت آمده كه روى زمين را پر مى كنند و به معنى اشراف و بزرگان قوم كه هيبتشان دلها را پر مى كند و جمالشان چشمها را. منظور از آن در آيه ، ظاهرا قوم و جماعت. در آيه 109 ، بزرگان است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ مُوسى يا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «104»
و موسى گفت: اى فرعون! بىترديد من فرستادهاى از سوى پروردگار جهانيانم.
پیام ها
1- ميان موسى و فرعون ابتدا سخنانى ردّ و بدل شد وپس از آن، موسى رسالت خود را اعلام كرد. «وَ قالَ مُوسى» (حرف واو نشانهى آن است كه سخنانى گفته شد، سپس اعلام رسالت شد.)
2- انبيا در راه دعوت خويش، بدون كوچكترين هراس و ضعفى طاغوتها را مورد خطاب قرار مىدادند. «وَ قالَ مُوسى يا فِرْعَوْنُ»
3- براى اصلاح جامعهاى كه نظام تشكيلاتى دارد، ابتدا بايد به سراغ رهبران رفت. «يا فِرْعَوْنُ»
جلد 3 - صفحه 132
4- پيامبران جز دعوت به حقّ، ادّعايى نداشتهاند. «فَقالَ إِنِّي رَسُولُ»
5- رسالت انبيا، باتدبير كلّ جهان پيوند دارد. «رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ»
6- فرعون، خود را پروردگار مردم مىدانست، «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى» «1» لذا موسى با شجاعت و صراحت، خود را فرستادهى «رَبِّ الْعالَمِينَ» معرّفى كرد، تا بگويد: تو نيز تحت تربيت و سلطهى پروردگار عالميانى. «إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قالَ مُوسى يا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ (104)
وَ قالَ مُوسى يا فِرْعَوْنُ: و فرمود موسى يا فرعون، إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ: بدرستى كه من، پيغمبر از جانب پروردگار عالميان به سوى تو و قوم.
فرعون گفت: اين را بر وجه حقيقه گوئى يا به طريق هزل، حضرت موسى عليه السّلام فرمود كه:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 104 تا 106
وَ قالَ مُوسى يا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ (104) حَقِيقٌ عَلى أَنْ لا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ قَدْ جِئْتُكُمْ بِبَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرائِيلَ (105) قالَ إِنْ كُنْتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِها إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (106)
ترجمه
گفت موسى اى فرعون همانا من پيغمبرى هستم از پروردگار جهانيان
سزاوارم براى آنكه نگويم از جانب خدا مگر حق بتحقيق آمدم نزد شما با معجزه از پروردگارتان پس بفرست با من بنى اسرائيل را
گفت اگر هستى تو كه آورده معجزه را
جلد 2 صفحه 458
پس بياور آنرا اگر هستى از راستگويان.
تفسير
حضرت موسى (ع) پس از چندى اقامت در مصر ببارگاه فرعون راه يافت و دعوى خود را اظهار فرمود و مدّعى شد كه تمام اقوال من از جانب خدا حق و صدق است و سزاوار براى قول حق كه از جانب خدا باشد آنستكه من قائل آن باشم نه غير من و باين جهت حقيق على بتخفيف يا فرموده با آنكه اگر حقيق علىّ بتشديد ميفرمود معنى واضحتر بود ولى لطف كلام و مبالغه در سزاوارى آنحضرت بحق گوئى فوت ميشد و كسانيكه متوجه باين نكته نشدهاند گفتهاند اصل كلام علىّ بتشديد بوده ولى براى امن از اشتباه و ملازمه بين سزاوارى كلام حق بشخص و سزاوارى شخص بكلام حق معنى قلب شده است و بعضى گفتهاند حقيق متضمن معنى حريص است يا على بمعنى باء استعمال شده است يعنى سزاوارم بآنكه نگويم جز حق در هر حال مراد واضح است و علىّ بتشديد نيز قرائت شده است و آنحضرت مدّعى معجزه شد كه خداوند باو كرامت فرموده بود و تقاضا فرمود كه طائفه بنى اسرائيل را كه فرعونيان به بندگى گرفته و باعمال شاقّه وادار نموده بودند اجازه دهد كه با آنحضرت بوطن مالوف آباء خودشان يعنى بيت المقدس مراجعت نمايند و فرعون طلب معجزه نمود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قالَ مُوسي يا فِرعَونُ إِنِّي رَسُولٌ مِن رَبِّ العالَمِينَ (104)
و فرمود حضرت موسي (ع) خطاب بفرعون اي فرعون محققا من فرستاده و رسولم از طرف پروردگار جميع عالميان.
وَ قالَ مُوسي اولين دعوت موسي عليه السّلام دعوي رسالت بود چنانچه تمام انبياء چنين بودند.
اشكال- تمام انبياء اولين دعوت آنها دعوت بتوحيد بوده و مسلما رسالت دومين عقائد بلكه سومين عقائد است توحيد، عدل، نبوت.
جواب- دعوت بتوحيد تبليغ است که بايد رسول ابلاغ كند و اينکه فرع ثبوت مبلّغ است تا رسالت او ثابت نشود چگونه تصديق او را ميتوان كرد و تبليغات او را پذيرفت.
يا فرعون و فرعون اول كسيست که او را دعوت فرمود زيرا اگر او ايمان ميآورد قوم هم بمتابعت او ايمان ميآوردند إِنِّي رَسُولٌ من براي تو پيغام آوردهام از كجا مِن رَبِّ العالَمِينَ اينکه جمله مشتمل بر دو دعوي است يكي رسالت خود و يكي از جانب ربّ العالمين، و فرعون منكر وجود ربّ العالمين بوده چه رسد که رسول او را قبول كند چنانچه ميگويد وَ ما رَبُّ العالَمِينَ شعراء آيه 22، و نيز ميگويد فَمَن رَبُّكُما يا مُوسي طه آيه 51، و نيز ميگويد لَئِنِ اتَّخَذتَ إِلهَاً غَيرِي لَأَجعَلَنَّكَ مِنَ المَسجُونِينَ شعراء آيه 28، و نيز ميگويد ما عَلِمتُ لَكُم مِن إِلهٍ غَيرِي قصص آيه 28، لذا بر حضرت موسي است اثبات هر دو دعوي باقامه معجزه که هم دليل است بر وجود قادر متعالي که بر هر چيز که از قدرت بشر خارج است توانا است و هم بدست موسي جاري شود که دليل بر رسالت او است
جلد 7 - صفحه 408
اشكال- حضرت موسي مبعوث بر تمام قبطيان و بني اسرائيل و غير آنها بود و در اينجا فقط ميفرمايد إِلي فِرعَونَ وَ مَلَائِهِ.
جواب- اولا اثبات شيء نفي ما عدا را نميكند و ثانيا ابتداء مأموريت موسي دعوت فرعونيان بوده سپس ديگران لذا ميفرمايد:
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 104)- آیه قبل اشاره بسیار کوتاهی به مجموع برنامه رسالت موسی و درگیریهای او با فرعون و عاقبت کار آنها بود، اما در آیات بعد همین موضوع بطور مشروحتر مورد بررسی قرار گرفته، نخست میگوید: «و موسی گفت: ای فرعون! من فرستاده پروردگار جهانیانم» (وَ قالَ مُوسی یا فِرْعَوْنُ إِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ).
و این نخستین برخورد موسی با فرعون و چهرهای از درگیری «حق» و «باطل» است.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم